مطالب خواندنی

تلاش می شود مطالب جذاب وموردعلاقه منتشرشود

مطالب خواندنی

تلاش می شود مطالب جذاب وموردعلاقه منتشرشود

شجاعی

گرشاسب، نام قهرمان غول کش اسطوره ای ایران است. شکل اوستایی نام وی، کرساسپه (Kərəsāspa) و در فارسی میانه کیرسسپ (Kirsāsp) است.

در متون مذهبی زرتشتی، اوستا، کیرسسپ، به عنوان قاتل غول های وحشی مانند گاندارابا (Gandarəβa) و اژدهای شاخدار (Aži Sruvara) معرفی شده است. در متون بعدی زرتشتی آمده که کیرسسپ، در پایان جهان زنده شده و غول دهاگ (ضحاک) را شکست می دهد.

کرساسپه، فرزند ثریته (Θrita) بوده و به خانواده سما (Sāma) تعلق دارد. ثریته در اصل نام یک خدا است.

 

کرساسپه و غول شاخدار

بر اساس کتاب مقدس زرتشتیان، اوستا، کرساسپه برای تهیه ناهارش بر روی تپه ای توقف کرد. کرساسپه نمی دانست که آن تپه در اصل، پشت یک اژدها به نام غول شاخدار است. وقتی گرمای آتشی که گرشاسپ با آن غذایش را می پخت به بدن اژدها رسید، از خواب  بیدار شد و کتری را انداخت. کرساسپه، ابتدا فرار کرد ولی دوباره برای کشتن اژدها برگشت.

در متون بعدی (روایات فارسی و پهلوی)، جزئیات بیشتری به این داستان اضافه شد. بر اساس این روایات، غول شاخدار، اژدهایی بود دارای چندین شاخ و چشم ها و گوش های بزرگ و دندان هایی داشت که در بدن مردان فرو می کرد و آنها را می خورد. طول این اژدها به قدری زیاد بود که کرساسپه، به مدت نصف روز بر پشت آن دوید تا به سرش رسید و با گرزی که داشت او را از پای در آورد و کشت.

 

کرساسپه و گاندارابا

غول دیگری که کرساسپه با آن مبارزه کرد، گاندارابا بود (به فارسی میانه: گندارف (Gandarw) که هم ریشه با گنداروای (gandharva) هندی است ولی معنای هندی آن مشخص بوده اما در فرهنگ ایرانی معنی مطمئنی برای آن وجود ندارد). گندارف در دریا زندگی می کرد. همچنین به اندازه ای بزرگ و عظیم الجثه بود که می توانست 12 ولایت را به یک باره ببلعد و به اندازه ای بلند بود که وقتی برمی خاست، سطح دریای عمیق تا زانوهایش و سرش تا به خورشید می رسید. گندارف، کرساسپه را به داخل اقیانوس کشید و آنها به مدت 9 روز با هم نبرد کردند. در پایان، کرساسپه پوست گندارف را از بدن جدا کرد و او را در پوستش زندانی کرد و خسته از نبرد از همراهش axrurag خواست مراقب گندارف باشد و خودش بخوابد. اما این وظیفه، برای axrurag دشوار بود. اژدها این نگهبان و خانواده کرساسپه را به درون دریا کشید. وقتی کرساسپه بیدار شد، به سمت دریا هجوم برد و اسیران را آزاد کرد و گندارف را کشت.

 

کیرسسپ و دهاگ

در متنی زرتشتی آمده که غول دهاگ (ضحاک) که هم اکنون در قله دماوند در بند است در پایان جهان، زنجیرش را پاره می کند،کیرسسپ از خواب مرگ بیدار می شود (جسدش در برابر فساد، محافظت می شود) و دهاگ را از بین می برد و دو سوم جهان که توسط  دهاگ بلعیده نشده است را نجات می دهد.

 

گرشاسپ در ادبیات فارسی

گرشاسپ پادشاهی بوده که در بخش هایی از پرشیا (ایران) سلطنت می کرده است. نام وی در شاهنامه فردوسی هم آمده است. گرشاسب، به مدت بیش از 50 سال حکمرانی کرد و پس از آن، خانواده سلطنتی دچار جادوی تاریکی شدند و یکی پس از دیگری کشته شدند. در افسانه ها گفته شده گرشاسپ هایی (از نسل گرشاسپ) از خطر مرگ رهایی پیدا کردند ولی هنوز هم دچار جادو هستند. از گرشاسپ فقط در شاهنامه به میزان قابل ملاحظه ای نام برده شده است. در شاهنامه وی به صورت جد دور رستم ظاهر می شود که در دوره های همزمان با شاه فریدون می زیسته است. گرشاسپ پدر نریمان بوده که نریمان پدر سام و سام پدر زال بوده اند و زال نیز پدر رستم است.

 

گرشاسپ در گرشاسپ نامه

گرشاسپ، به وسیله اسدی طوسی نیز در اثر گرشاسپ نامه به زبان شعر توصیف شده است.

در گرشاسپ نامه، گرشاسپ پسر اثرط (معادل اوستایی ثریته) و نوه شَم (در اوستا سما) است. شجره نامه وی به دیگر شخصیت هایی بر می گردد که در اوستا نام شان ذکر نشده است: شم، نوه طورگ، پسر سداسپ (Šēdasp) و سداسپ پسر تور است که تور پسر نامشروع جمشید از دختر کورنگ شاه زابلستان بوده است و زمانی که جمشید از قدرت خلع شد به دنیا آمد و از دست نیروهای ضحاک فرار کرد.

ضحاک، به مدت 1000 سال حکومت کرد و زمانی که گرشاسپ به دنیا آمد، شاه بود. یک بار که ضحاک به زابلستان سفر کرد، گرشاسپ را دید و وی را تشویق به کشتن دیوی کرد که از دریا بیرون آمده بود و در کوه سکوند (Šekāvand) سکنی گزیده بود. گرشاسب مجهز به پادزهری خاص بر علیه سمی بود که دیو داشت و با سلاح های خاصی موفق به کشتن دیو شد. ضحاک تحت تأثیر دلاوری این پهلوان قرار گرفت و او را عازم هند کرد. در هند خراجگزار ضحاک از قدرت کنار گذاشته شده بود و پادشاهی شورشی به جای وی حکومت می کرد که از ضحاک تبعیت نمی کرد. گرشاسپ، شورشیان را شکست داد و برای مشاهده امور مورد علاقه اش مدتی در هند باقی ماند و در مباحثات فلسفی شرکت می کرد.

گرشاسب، پس از برگشت از هند، از ملکه رم خواستگاری کرد و پدرش، اثرط را پس از شکست دادن پادشاه کابل مجدداً به تخت سلطنت برگرداند و شهر سیستان را بنا نهاد. وی، مخاطرات نابهنگام دیگری را در مدیترانه و در مبارزات خود در قیروان (شهری در تونس) و کردوبا، پشت سر نهاد.

در هنگام برگشت به ایران، پدر گرشاسب فوت کرد و گرشاسپ، شاه زابلستان شد. اگرچه گرشاسب پسری از خود به جای نگذاشت، ولی نریمان را به عنوان وارث خود تعیین کرد که پدربزرگ رستم بود. این شعرنامه با نبردی دیگر و قتل دیوی دیگر و سپس مرگ گرشاسپ به پایان رسید.5

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • جمعه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۵، ۰۸:۰۳ ب.ظ
  • اریا کیخا سیستانی

نظرات  (۱)

  • خانه سلامتی
  • امام حسن عسکری (ع):بدترین بنده،آدم دورو است.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی